واکاوی رویکرد مصر در ماجرای طوفان الاقصی
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۷۷۷۵۰
طوفانالاقصی یک آزمایش عملی برای بسیاری از آرمانهای جهانی بوده است. در این مدت دولتهای مختلف جهان نیز نقش پررنگ خود را (در حمایت از جنایات صهیونیسم یا محکومیت آن) ایفا کردهاند. ایالات متحده بزرگترین حامی حملات صهیونیستها محسوب میشود. دولتی که در همه بخشهای نظامی، امنیتی، سیاسی، رسانهای و اقتصادی برای اسرائیل سنگ تمام گذاشته و در کمتر از یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری، پیوندی محکم میان لابیهای صهیونیستی آمریکا و دولت دموکرات «جو بایدن» برقرار کرده و امیدهای بایدن را برای انتخاب دوباره افزایش داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با گذشتن از نقش چین، هند، روسیه، انگلستان و اتحادیهی اروپا، کنکاش عملکرد دولتهای جهان عرب از اهمیت زیادی برخوردار است. در میان کشورهای عربی برخی مانند یمن در حمایت از غزه، به طور مستقیم وارد درگیریها شده و حتی از نداشتن مرز زمینی با سرزمینهای اسرائیلی و محدود شدن درگیریهایشان با این رژیم اظهار تأسف کردهاند. در مقابل نیز برخی دولتها از جمله شیخنشینان بحرین نه تنها هیچگاه جنایات صهیونیستها را محکوم نکردهاند، بلکه برای دفاع از اسرائیل به ائتلاف دریایی آمریکا علیه یمن نیز پیوستهاند!
یکی از مهمترین کشورهایی که نمیتوان از نقش آن به سادگی گذشت، مصر است. کشوری که با غزه تحت محاصره، مرز زمینی دارد. از این جهت و با توجه به وجود مرزهای آن با سرزمینهای اشغالی، توان نقشآفرینی بالقوه مصر در کمک به غزه و مقابله با تلآویو بینظیر است اما مصر چه عملکردی در این مدت به ثبت رسانده است؟
بیشتربخوانید
صهیونیستها به دنبال اشغال مرز مصر و غزه هستندترس از ارسال اقلام بشردوستانه به غزه
دولت مصر در این مدت اقدام به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خود کرده که نتیجه آن سومین پیروزی متوالی عبدالفتاح السیسی بوده است. مصر به طور سنتی و از زمان انعقاد پیمان کمپدیوید، همواره تصور ویژهای از قدرت رژیم صیهیونیستی در ذهن خود شکل داده است. تشکیل این ذهنیت البته بیارتباط با شکستهای متوالی «جمال عبدالناصر» و «انور سادات» در نبردهای نظامی با رژیم، نبوده است.
السیسی که در نقش رئیسجمهوری مصر نقش مهمی در تعیین و اعمال سیاستهای خارجه دارد، یک ارتشی و همکلاسی سابق عبدالفتاح البرهان (رئیس شورای حاکمیتی سودان) در کالج نظامی بوده است. ارتش مصر دهههاست به طور مستقیم و هر ساله، یک میلیارد دلار از دولت فدرال آمریکا دریافت میکند و در مصر این عبارت شایع است که حقوق نظامیان ارتش مصر را واشنگتن پرداخت میدهد.
با توجه به این موارد و انبوه مسائل بیان نشده دیگر از مناسبات قاهره با آمریکا و اسرائیل، رفتار امروز این کشور به راحتی فهم میشود. امروزه دولت مصر نه تنها در رساندن اقلام نظامی و کمکی به غزه خودداری میکند، بلکه حتی از ارسال دارو، غذا و آب آشامیدنی نیز امتناع میورزد. در واقع عبد الفتاح السیسی شجاعت لازم برای باز کردن گذرگاه رفح برای ارسال دارو به کودکان فلسطینی را ندارد. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان، دولت مصر را شریک جنایات رژیم اشغالگر در این جنگ میدانند.
مصر نه تنها اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها را محکوم نکرده، بلکه در صحنه عمل نیز هیچ کمک چشمگیری به فلسطینیان نکرده است. در عرف روابط بینالملل، ارسال اقلام بشردوستانه (از جمله غدا، دارو و آب) کمترین معنا و هزینههای سیاسی را به دنبال دارد. با این وجود، دولت عربی شمال شرق آفریقا، حتی شجاعت این اقدام را نیز بدون اجازه اسرائیلیها ندارد.
گذرگاه رفح در بخش جنوبی غزه در مرز شبه جزیره سینا مصر، تنها راه عبور برای غزه از مصر است و به عنوان یک رابط حیاتی بین غزه و دیگر نقاط جهان عمل میکند. قاهره از عمل به وظایف انسانی و اخلاقی خود چشمپوشی کرده و البته دهههاست که آرمانهای اسلامگرایی و ناسیونالیسم عربی را دور انداخته است. با این وجود، شاید بتوان آثاری مثبت از رفتار مصر نیز مشاهده کرد.
مصر در همه قطعنامههای غیرالزامآور مجمع عمومی سازمان ملل در حمایت از برقراری آتشبس، رای موافق ثبت کرده؛ در کنفرانسهای همکاری اسلامی از بسیاری دیگر از دولتهای عربی مواضع قاطعتری اتخاذ کرده و البته با وجود متحمل شدن زیانهای مستقیم، از مقابله با حملات انصارالله یمن علیه کشتیهای اسرائیلی (یا به مقصد اسرائیل) در دریای سرخ امتناع ورزیده است.
این کشور به صراحت و در همان نخستین ساعتهای شنیدهشدن زمزمههای تشکیل ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا علیه یمن، عدم پیوستن به این ائتلاف را اعلام کرد. همچنین طرحهای اسرائیلی_آمریکایی مبنی بر اسکان آوارگان غزه در خاک خود (صحرای سینا) را غیرقابل پذیرش خواند و همراهی لازم را با دولت جعلی تلآویو به منصه ظهور نرساند.
اگر بتوان دو مورد اول (رایگیری سازمان ملل و اتخاذ مواضع در کنفرانسهای همکاری اسلامی) را شکلی و فاقد اثری مهم خواند، دو اقدام دیگر (نپیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا و نپذیرفتن طرح اسکان آوارگان فلسطینی) نمود و اثری عینی و عملی دارند و از تاثیرات چشمگیری در مناسبات و معادلات مربوط به جنگ برخوردارند.
اما چرا رأیگیریها در مجمع عمومی سازمان ملل اهمیت زیادی ندارد؟ در این باره باید گفت، قطعنامههای مجمع عمومی الزامآور نبوده و فقط دارای بار سیاسی است. به علاوه، هنگامی که قاطبه دولتهای عضو به طرح برقراری آتشبس، رأی مثبت میدهند، رأی مثبت قاهره نیز نوعی همراهی با جریان جهانی محسوب شده و کمترین فشار سیاسی و بینالمللی را متوجه این کشور میکند؛ بنابراین رای قاهره به طرحهای آتشبس در مجمع عمومی را نمیتوان اقدامی ایدئولوژیک یا مبتنی بر حس اسلامی یا عربی دانست، بلکه فقط این اقدام در چارچوب منافع ملی مصر تعریف میشود.
مواضع قاهره در کنفرانسها بیانگر چیست؟
مصر به عنوان کشوری که گذرگاه حیاتی رفح در آن قرار دارد، به طور بیسابقهای تحت فشار افکار عمومی جهانی و بهویژه عربی به منظور اعمال حاکمیت مستقل و بدون ابا از رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. برای مصر بهترین راه فرار از این حجم فشار افکار عمومی، بیان سخنانی انقلابی و قاطع (به مانند کاری که رجب طیب اردوغان در ترکیه انجام میدهد) در عین حال بیتاثیر است. این به معنای حفظ حداکثری مناسبات با رژیم صهیونیستی در عین انجام اعمال پوپولیستی است که برای فریب دادن و جلب افکار عمومی انجام میشود. اما چرا مصر از پذیرش مهاجران غزه خودداری کرده و با طرح اسکان اجباری آنان مخالفت میکند؟
در نگاه اول، این اقدام نوعی رفتار شجاعانه در مقابل طرحهای فریبکارانه غربی عبری تلقی میشود اما اگر دقیقتر به موضوع بنگریم، حتی همین موضوع را نیز میتوان در چارچوب منافع ملی مصر تعریف کرد. به طور حتم پذیرش حتی درصدی از جمعیت ۲.۶ میلیون نفری غره، باعث ایجاد بحرانهای پناهندگی در مصر میشود و این دولت ورشکسته که با گندمهای رایگان روسیه همچنان زنده مانده، قادر به تأمین هزینههای این پناهندگان نخواهد بود.
از سوی دیگر با نگاه به کشورهایی که بخشی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای دادهاند، متوجه میشویم که اردوگاههای تعبیه شده برای پناهندگان منشأ ایجاد ناامنی و بیثباتی برای دولت میزبان شدهاند. پس به قطعیت میتوان گفت این اقدام مصر نیز نوعی رفتار بشردوستانه و آرمانگرایانه نبوده و فقط در راستای تأمین منافع ملی اتخاذ شده است.
مخالفت با ائتلاف دریایی آمریکا را نیز میتوان در راستای سیاست تامین منافع ملی مصر دانست؟ پاسخ مثبت است. به جرأت میتوان گفت کانال سوئز مهمترین آبراه جهان است. این شاهراه دریایی در مصر واقع شده و ترانزیت دریایی در آن سالانه سود هنگفتی برای اقتصاد مصر فراهم میکند. برای دولت مصر هرگونه تهدید علیه این کانال، از دست رفتن یک منفعت ملی حیاتی (یا شاید حتی بتوان گفت منفعت ملی وجودی) معنا خواهد شد.
این تهدید میتواند توقف یا غرقشدن یک کشتی در کانال یا وقوع نزاع نظامی تمام عیار باشد. زیرا ایجاد هرگونه تنش نظامی در این کانال، شرکتهای خصوصی و کمپانیهای شرقی و غربی را دور خواهد کرد و راههای جایگزین (مانند دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی) را مقابل آنها قرار خواهد داد. بنابراین مصریها تنش ایجاد شده توسط انصارالله یمن را همانگونه که خود یمنیها ادعا میکنند، فقط متوجه اسرائیل میدانند و تلاش خود را برای عدم از دست رفتن این منفعت ملی حیاتی به نحو احسن انجام میدهند.
قاهره ائتلاف دریایی آمریکا را نوعی ماشین جنگی میداند که بیشترین دود آن در چشم مصر خواهد رفت. این اعتقاد و حس بیاعتمادی به آمریکا بهویژه زمانی تقویت میشود که کریدور ادعایی جدید هند، امارات، عربستان، اردن، اسرائیل و یونان جلوه میکند؛ کریدوری که پیشنهاد ایالات متحده بوده و به طور مستقیم کانال سوئز و منافع حیاتی مصر را دور میزند.
پس مصریها معتقدند پیشنهاد دهنده کریدور هندی (یعنی واشنگتن) اهمیتی برای کانال سوئز و فراهم بودن منافع ملی حیاتی مصر قائل نبوده و به این ترتیب آمریکا در اتخاذ تصمیمهای مربوط به واکنش به حملات انصارالله یمن، محتاطانه عمل نخواهد کرد (و وقوع جنگی گسترده در دریای سرخ و انسداد کانال سوئز ممکن خواهد شد.) بنابراین تصمیم مخالفت مصر با پیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا علیه نیروهای قدرتمند یمنی نیز نوعی تصمیمگیری عاقلانه و بر اساس منافع ملی بوده و هیچگونه حس همدردی با مردم مظلوم غزه و تلاش برای مقابله با صهیونیسم در آن دیده نمیشود.
البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که ناامنیهای همسایگان مصر، اقتصاد و گردشگری این کشور را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و از طرفی در جریان فلسطین، انزجار جوامع مختلف را در انفعال این کشور به دنبال خواهد داشت که باعث میشود مصر به دنبال ایجاد آتشبس موقت و دائم باشد تا هم بتواند چهره خود را در بین ملل مختلف به عنوان یک کشور صلحطلب و حامی فلسطین معرفی کند و هم پیش برنده سیاستهای رژیم در مذاکرات آتشبس باشد.
جمعبندی
امتحان طوفانالاقصی برندهها و بازندههایی داشته است. کسانی که انسانیت، حقوق بشر و ادعای چند دههای خود برای ایجاد جهانی سالم و به دور از خشونت بهویژه برای کودکان را فدای امیال رژیم اشغالگر قدس کردهاند.
به جرأت میتوان مصر را یکی از آنها دانست؛ کشوری که هیچ حمایت عینی و عملی از اراده مردم فلسطین یا رساندن کمک به آنها انجام نداده و شاید فقط در سخنرانیها، کلمات و جملاتی زیبا به زبان آورده است. مصر همانند ترکیه، خود را کشوری نشان داده که در سخن، شجاع و قدرتمند اما در عمل، منفعل و ترسوست.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: جنگ غزه طوفان الاقصی مصر ائتلاف دریایی آمریکا صهیونیست ها مجمع عمومی کانال سوئز منافع ملی دولت مصر دولت ها آتش بس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۷۷۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وضعیت نتانیاهو ۲۰۰ روز بعد از طوفان
اوضاع برای دولت نتانیاهو ۲۰۰ روز بعد از شروع جنگ غزه، نهتنها بهتر نشده بلکه روز به روز بر فشارها و چالشهای این رژیم افزوده میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی بختیاری در یادداشتی نوشت: طی روزهای اخیر، با استعفای «آهارون هالیوا» رئیس سازمان اطلاعات ارتش رژیم اشغالگر قدس (آمان) و زمزمه کنارهگیری برخی دیگر از فرماندهان نظامی صهیونیست، به نظر میرسد روند برخورد با مقامات نظامی و امنیتی مقصر در شکست 7 اکتبر خیلی زودتر و حتی پیش از پایان جنگ آغاز شده است.
عاموس هرئیل، تحلیلگر ارشد روزنامه هاآرتص نوشت: موج گستردهای از استعفاها در صفوف رهبران سیاسی و امنیتی اسرائیل در پیش است و همگی آنها به دلیل شکستی است که عملیات طوفان الاقصی برای اسرائیل به همراه آورده است.
تحلیلگر صهیونیست با اشاره به شکاف داخلیای که پس از به بنبست رسیدن عملیات ارتش اسرائیل در نوار غزه دچار آن شده است، مینویسد: این استعفاها بنیامین نتانیاهو را در گوشه رینگ در تنگنا قرار داده است، زیرا تنها کسی است که حاضر به تحمل هیچ مسؤولیتی در رابطه با این شکست نیست.
در عرصه داخلی، ساکنان سرزمینهای اشغالی بویژه خانواده اسرای اسرائیلی نهتنها به هیچ وجه مراعات دولت در حال جنگشان را نمیکنند، بلکه همین حالا هم خواستار آتشبس فوری، مذاکره با حماس و از آن مهمتر - با همراهی اپوزیسیون- خواهان برکناری نتانیاهو و تغییر دولت هستند. تظاهراتهای گسترده و چندده هزار نفری در شهرهای بزرگی نظیر تلآویو همچنان ادامه دارد و شرکتکنندکان در آن، نتانیاهو را مقصر اصلی وضع موجود میدانند. در عرصه بینالملل نیز دولت فعلی صهیونیست روز به روز منزویتر میشود. تظاهرات بیسابقه دانشجویان در دانشگاههای آمریکایی در مخالفت با رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته خبرساز شده است. پلیس آمریکا تعداد زیادی از این دانشجویان را بازداشت کرده و اساتید آنها برای همبستگی با بازداشتشدگان به صفوف تظاهراتها پیوستند و این روند، برگزاری کلاسهای درس در برخی دانشگاهها مثل کلمبیا را مختل کرده است. در کشورهای دیگر نیز موج ضدصهیونیستی همچنان فروکش نکرده و این موضوع به کشورهای اسلامی نیز محدود نمانده است. علاوه بر آمریکا، در دیگر کشورهای غیراسلامی و اروپایی نیز تظاهراتهای زیادی انجام میشود و همین مساله باعث شده در هفتههای اخیر، آمریکاییها به رغم حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی، مجبور شوند به دلیل فشار افکار عمومی، به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل رای ممتنع بدهند که با واکنش تند مقامات اسرائیل نیز همراه شد. در عرصه میدانی نیز وضعیت برای صهیونیستها روز به روز سختتر میشود. در غزه، به رغم جنایات فراوان و کشتار 40 هزار انسان بیگناه که عمده آنها زنان و کودکان هستند، هیچ دستاوردی که نتانیاهو بتواند با آن کمی از فشار روی خودش کم کند به دست نیامده است.
اهداف اصلی و اعلامی آنها محقق نشده و حماس و گروههای مقاومت همچنان به روند مبارزه ادامه میدهند و صهیونیستها که میخواستند اسرایشان را بدون مذاکره و از طریق جنگ آزاد کنند، بعد از گذشت بیش از 200 روز حتی سرنخی هم از محل نگهداری آنها به دست نیاوردهاند!
در جبهه شمال نیز حزبالله لبنان بر حجم و گستره عملیاتهای خود افزوده است و طی یکی دو روز اخیر برای نخستین بار بعد از سالها برد حملات خود را به حیفا و عکا در شمال سرزمینهای اشغالی کشاند.
بعد از حمله تنبیهی ایران علیه اسرائیل، صهیونیستها در بنبست کامل قرار دارند.
حجم سنگین حمله ایران با دهها موشک و پهپاد و در مقابل، اقدام منفعلانه و به قول خودشان ضعیف و مسخره صهیونیستها در تلاش برای خرابکاری در اصفهان، نشان داد دست آنها بهرغم ادعاهای مکررشان برای مقابله با ایران بسته است.
همه اینها نتانیاهو و دولتش را در یک چالش بزرگ قرار داده. او بخوبی میداند پایان این جنگ به معنای سقوط خودش و بسیاری از همکارانش خواهد بود؛ افرادی که یا خودشان استعفا میکنند و کنار میروند یا مجبور به کنارهگیری خواهند شد. برای همین است که تا این لحظه هنوز نتانیاهو تصمیم نگرفته جنگ را تمام کند و بیش از این امنیت اسرائیل را به خطر بیندازد. قمار نتانیاهو بر سر موجودیت اسرائیل برای رسیدن به حداقلیترین منفعت شخصی حتی انتقادات دوستانش را هم درپی داشته است و آنها معتقدند نخستوزیر اسرائیل به دلیل آنکه اسیر جنون عظمت خود شده و مالکیت رژیم را آن خود میداند، به سوی از بین بردن اسرائیل پیش میرود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/